بیدار نشو

Dreaming Dreams No Mortal Ever Dared To Dream Before

1-یکسری آدم ها هستند که جداً نميشود توصیفشان کرد. به اصطلاح strawberry fields آدم اند. Boat on the river آدمند. وقتی که میبینیشان، یک جور خوبی خوشحال میشوی. حتی ده دیقه هم ده دیقه است. بعد از آن ده دیقه، تنها ناراحتی ای که میماند این است که چرا ده دیقه بیشتر نبود. چرا ده ساعت نبود؟

2- یکسری کتاب ها هستند که از طرف یکسری آدم هایند و یکسری نوشته ی هیجان انگیز و فوق العاده اولشان دارند. و آن یکسری آدم ها، همان یکسری آدم های بالا هستند. و آن نوشته ها هم پنج کلمه اند اما از بهترین پنج کلمه های دنیا.

3- یکسری کارهای خوب هستند که آدم ها بعد از انجام دادنشان، حس خوبی دارند. مثل اینکه توی اتوبوس جایت را به یک خانم پیر بدهی یا وقتی با دوستانت از کنار یک آقایی در میشوی که بغل خیابان نشسته و با حسرت به خوراکی های توی دستتان نگاه میکند، ساندویچت را به او بدهی. بعد از انجام این کارها از خودت راضی ای و حس خوبی داری.

حالا فکر کنید مورد اول و دوم و سوم با هم در یک روز اتفاق بيافتند. آن وقت است که در راه خانه، پاهایت از زمین بیست سانت فاصله دارند و برای یک هفته خوشحال خواهی بود. آن هم یکی از یک هفته هایی که باید درش خوشحال باشی.

پس.ن: پست برای دوشنبه است اما وقت نشد راستش.

+ تاريخ چهارشنبه پنجم شهریور ۱۳۹۳ ساعت 20:0 نويسنده نرگس.پ |